دهی از دهستان بلدۀ کجوربخش مرکزی شهرستان نوشهر. سیزده هزارگزی باختر المده هزارگزی جنوب شوسۀ المده به نوشهر. دشت معتدل مرطوب مالاریایی با 70 تن سکنه آب از رودخانه کلرود محصول برنج و مختصر چای شغل اهالی زراعت و تهیه ذغال و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان بلدۀ کجوربخش مرکزی شهرستان نوشهر. سیزده هزارگزی باختر المده هزارگزی جنوب شوسۀ المده به نوشهر. دشت معتدل مرطوب مالاریایی با 70 تن سکنه آب از رودخانه کلرود محصول برنج و مختصر چای شغل اهالی زراعت و تهیه ذغال و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
علی یکی از مورخان است و در بغداد میزیسته و به سال 674 هجری قمری درگذشته. او راست: کتابی مرکب از 5 جلد و مشتمل بر تراجم احوال و تاریخ قاهره. (قاموس الاعلام ترکی)
علی یکی از مورخان است و در بغداد میزیسته و به سال 674 هجری قمری درگذشته. او راست: کتابی مرکب از 5 جلد و مشتمل بر تراجم احوال و تاریخ قاهره. (قاموس الاعلام ترکی)
علی. از سرداران سلطان محمد خوارزمشاه بود. عطا ملک جوینی در تاریخ جهانگشا در ذکر محاربۀ سلطان محمد خوارزمشاه باسلطان شهاب الدین غوری آرد:... آن خبر بسلطان رسید بدرالدین جعفر را از مرو و تاج الدین علی را از ابیوردبدفع آن فتانان نامزد فرمود، بعد از مصاف زنگی را (تاج الدین زنگی را) باده کس از امرا مقید بخوارزم فرستادند و جزای حرکات، سرایشان، حاشی السامعین از تن جدا کردند... (تاریخ جهانگشای چ قزوینی ج 2 ص 58)
علی. از سرداران سلطان محمد خوارزمشاه بود. عطا ملک جوینی در تاریخ جهانگشا در ذکر محاربۀ سلطان محمد خوارزمشاه باسلطان شهاب الدین غوری آرد:... آن خبر بسلطان رسید بدرالدین جعفر را از مرو و تاج الدین علی را از ابیوردبدفع آن فتانان نامزد فرمود، بعد از مصاف زنگی را (تاج الدین زنگی را) باده کس از امرا مقید بخوارزم فرستادند و جزای حرکات، سرایشان، حاشی السامعین از تن جدا کردند... (تاریخ جهانگشای چ قزوینی ج 2 ص 58)
خلج. از امراء لشکر اتابک زنگی است. در تاریخ افضل (بدایع الازمان فی وقایع کرمان) چنین آمده است: گفتار در ذکرآمدن اتابک محمد از فارس با تاج الدین خلج بجیرفت و... چون اتابک محمد با امراء و لشکر فارس بخدمت اتابک زنگی پیوست او را بنظر اکرام مکرم فرمود... اتابک زنگی با اتابک محمد گفت اینک نوبت آن آمد که ما نیز صولتی بنمائیم و... اگر عزیمت کرمان مصمم است موسم حرکت آمد اتابک محمد در حال خیمه به صحرا زد و دامن جددر میان زد و آستین تشمر باز نوردید و اتابک زنگی تاج الدین خلج را با سپاهی گران همراه کرد و در زمستان سنۀ سبع و ستین و خمسمائه به جیرفت رسیدند... (تاریخ افضل چ مهدی بیانی صص 82- 83). رجوع به المضافات الی بدایع الازمان فی وقایع کرمان چ اقبال ص 44 شود
خلج. از امراء لشکر اتابک زنگی است. در تاریخ افضل (بدایع الازمان فی وقایع کرمان) چنین آمده است: گفتار در ذکرآمدن اتابک محمد از فارس با تاج الدین خلج بجیرفت و... چون اتابک محمد با امراء و لشکر فارس بخدمت اتابک زنگی پیوست او را بنظر اکرام مکرم فرمود... اتابک زنگی با اتابک محمد گفت اینک نوبت آن آمد که ما نیز صولتی بنمائیم و... اگر عزیمت کرمان مصمم است موسم حرکت آمد اتابک محمد در حال خیمه به صحرا زد و دامن جددر میان زد و آستین تشمر باز نوردید و اتابک زنگی تاج الدین خلج را با سپاهی گران همراه کرد و در زمستان سنۀ سبع و ستین و خمسمائه به جیرفت رسیدند... (تاریخ افضل چ مهدی بیانی صص 82- 83). رجوع به المضافات الی بدایع الازمان فی وقایع کرمان چ اقبال ص 44 شود